حتما تصاویر مربوط به دستگیری صدام را از تلویزیون مشاهده کرده اید آن موقع چه احساسی به شما دست داد ؟

وقتی خودم این تصاویر را می دیدم یاد هشت سال جنگ ، آوارگی و کشتار مردم بی گناه افتادم . براستی چرا جوانان ایران زمین فدای خودخواهی فردی دیکتاتور و مستبد شدند ؟

صدام ملت های ایران و کویت و حتی مردم خود عراق را فدای حوس شوم کشورگشائی کرد . مردم ایران آن هشت سال را هیچ گاه فراموش نخواهند کرد ، سال هائیکه خیلی چیزها برای آموختن در خود داشت : یکی فدای همه و همه فدای یکی .

 اینکه صدام محاکمه شود یا خیر ، اینکه او پی به اشتباه خود ببرد و از مردم ایران و کویت و حتی مردم کشور عراق معذرت خواهی ( حتی خشک و خالی ) کند یا خیر فقط می تواند باعث تسکین دردهای مردم این سه کشور شود .

من هم از آن سال ها ، ناخواسته یادگاری به ارث برده ام که تاآخرین لحظات زندگی با من خواهد بود ( سکوت و مرور لحظه لحظه آن سال ها تا آنجا که یادم میآید تنها کاری است که تا چند لحظه انجام می دادم ).

اما چه زود ما آن همه رشادت ها ، شجاعت ها و مردان و زنان از جنس آفتاب را فراموش کردیم . کاش آ ن صداقت و یکدلی که در میان مردم جریان داشت را حفظ می کردیم چرا که آن ها را به سادگی بدست نیاورده بودیم که به سادگی هم از دست دهیم .

حال در سال 1382 فقط برای یک دقیقه به این فکر کنیم که اگر ما جوان امروزی،  جای این همه شهید ، جانباز و خانواده آن ها بودیم آیا همان راهی را که آنها پیمودند ما هم می رفتیم ؟ من از طرف خودم جواب می دهم : به خدا و به هر آنچه که می پرستید قسم که من نه تنها ادامه دهنده راه آنها نبودم بلکه فرار را بر قرار ترجیح می دادم چرا که فردی که در این راه قدم می گذارد باید از جان ، مال و خانواده خود بگذرد که این کار آسانی نیست.

 حال حداقل یک دهه آز آن سال ها می گذرد ، من نمی گویم که همان حال و هوا را داشته باشیم اما از ارزشها و مقدساتی که برای حفظ آن ها این همه تاوان دادیم پاسداری کنیم (ناگهان به این فکر فرو رفتم که آیا خودم به آنچه تا به حال نوشته ام عمل هم کرده ام ، جواب این پرسش شرمندگی بود و خجالت زدگی ).

من بعنوان یک ایرانی و مسلمان وقتی دختران و پسران هم سن و سال خودم را آن سر و وضع که همه دیده اند می بینم این را به خود می گویم : همه ما روزی باید جوابگوی خیلی از چیزها باشیم و  خداکند که  آن روز ما شرمنده و رو سیاه نباشیم .

شاید به نظر شما حرف های من شعاری ، ارزشی و احساسی با شد اما همه آن ها واقعیت هائی انکار ناپذیر هستند . خیانت آشکار به ارزش های اسلامی و انسانی و پشت کردن به آرمان هائیکه روزی عزیز و مقدس بودند ؛ یک حقیقت است .

بیائید نگاهی گذرا به آن هشت سال داشته باشیم ؛هشت سالی که عراق بود و یک دنیا حمایت و ایران بود و خودش .

من کاری به این که آقای خمینی می توانست زودتر از این ها جنگ را خاتمه دهد ندارم  یا کاری به این که مدعی صدور اسلام بودیم ، من کاری به حوادث سیاسی و مسائل پشت پرده جنگ ندارم ، من منکر این نکته که جمهوری اسلامی با اشتباهات بزرک و گوچک خود باعث دل زدگی مردم از اسلام و دین شد نمی شوم ( این ها صرفا بهانه هائی برای فرار از واقعیت هستند ).

 من این را می خواهم بگویم که چه اتفاقی باعث شد تا ظرف پانزده سال این هم تعارض و تضاد در جامعه ما بوجود آمد ( من این را می پذیرم که ارزش ها و اصول از یک نسل تا نسل بعد دچار دگرگونی و تغییر خواهد شد و شاید هم ارزشی کاملا ترد شود اما این حد تعارض و تضاد را نمی پذیرم ).

به نظر من باید مردم و دولت تجدید نظر اساسی در رفتار و کردار خود داشته باشند تا دیرتر از این نشده است .

راستی شما با دیدن آن تصاویر چه احساسی پیدا کردید ؟ منظر نظرات تک تک شما حتی آن هائیکه به آنچه گفته شد اعتقاد ندارند هستم .

نمی دانم که آیا شما برنامه در شهر دوشنبه همین هفته مورخ 24 /9 را دیده اید یا خیر ؟ ماجرا ازاین قرار بود که صاب خانه ای در محله امامزاده حسن لوازم و اثاثیه مستاجر خود را بدلیل عدم پرداخت 8 ماه کرایه خانه به خیابان ریخته و همسر و 4 فرزند خردسال اورا درخیابان آواره کرده بود ( یکی از فرزندان خانواده کرولال بود ) .

  سئوالی در این جا مطرح می شود و آن اینکه مقصر کیست ؟

آنچه که روشن می باشد این است که تمام تلاش مستاجر این بوده است که کرایه خود را به موقع پرداخت کند اما مشکلات اقتصادی که  گریبانگیر همه مردم ایران است مانع از انجام این کار شده است . اما صاحب خانه نیز با صبری که در طی مدت هشت ماه کرده است هم به مستاجر خود مهلت لازم را داده است و هم شخصیت خود را به خوبی نشان داده است.

به نظر میرسد که مقصر اصلی در این گونه رخدادها دولت باشد اما متولی این امر در دولت عریض و طویل جمهوری اسلامی کیست ؟ ذکر دو نکته در این جا لازم است :

1.   در کشورهای جهان سوم همانند ایران به دلیل نبود مدیریت درست و نظارت بر دستگاه های اجرائی هیچ گاه مقصرین اصلی شناخته نخواهند شد . 2.  این را باید به دولت جمهوری اسلامی گفت: در حالیکه مردم ما با این مشکلات اقتصادی روبرو هستند آیا لازم است مقادیر هنگفتی از پول بیت المال به حزب الله و دولت سوریه کمک شود ؟

با تمام این تفاسیر ، این دلیل نمی شود که افراد جامعه به ارزش های انسانی پشت کرده و این چنین رفتار کنند . به نظر من بهتر این می بود که این صاحب خانه محترم حداقل تا عید صبر می کرد تا هم آبروی مستاجر بی گناه حفظ می شد و هم اینکه شاید تا آن موقع به حق خود که همان دریافت اجاره خانه است می رسید .                                                    

  

سلام به همه خوانندگان وبلاگ ها ، به همه شما خوش امد می گویم. من با وبلاگ تازه آشنا شده ام به خاطر همین اگر در ابتدا سوتی و اشتباهی وجود دارد پای بی تجربگی من بگذارید . من بیست و یک ساله ام و دانشجوی رشته علوم سیاسی  وعشقم فوتبال مثل بقیه پسرهای هم سن و سال خودم و در ضمن طرفدار ثابت تیم اینتر میلان . سعی می کنم در این وبلاگ به مسائل سیاسی ، ورزشی وخلاصه  هر چه که به ذهنم رسید اشاره کنم البته اگر در مورد مسائل سیاسی همه جنبه ادب و احترام را رعایت کنند !! تمام سعی من این خواهد بود که شما مراجعه کنندگان از خواندن این وبلاگ راضی باشید و از شما می خواهم نظرات سازنده خود را حتما ارسال کنید .

                            
تا یادداشت بعدی خداحافظ