ای کاش

کاش اصلا به دنیا نیامده بودم ، کاش هنوز بچه بودم ، کاش هنوز محبوب بودم ، کاش تنها و غریب نبودم ، کاش او بود ، ای کاش می تونستم با همین دستها به زندگی پر از رنج و بدبختی پایان دهم ، ای کاش خدا نگاهی هم به من میکرد ، ای کاش می شد به گذشته برگشت و مانع از خیلی از مشکلات شد ، ای کاش .......

دانشگاه

بالاخره تابستان هم تمام شد و دوباره روز از نو روزی از نو .
عده ای که به سلامتی امسال تو کنکور موفق بوده اند و با کلی شور و هیجان می خواهند اولین سال دانشجو بودن را تجربه کنند ، در برابر آنها عده ای مثل من خوشبختانه آخرین روزهای دانشجوئی را سپری می کنند و به قول معروف تواین چهار ساله کلی آبدیده شده اند .
می دونید فرق بین این دو دسته دانشجو چیه ؟ فرق این ها در اینه که اولی هنوز در رویاها است و دانشگاه برایش شیرین است و خوشبختانه به سنگ سخت نخورده ( امیدوارم که هیچ وقت هم به این جور سنگ ها برخورد نکنند اما...) اما دسته دوم تمام روزهای خوب و بدی را که ورودی های جدید می خواهند تجربه کنند را تجربه کرده و مزه واقعی دانشجو بودن را چشیده و منطقی تر به دانشگاه و درس نگاه می کنه .
اصلا دانشگاه و دانشجو بودن چه مزه ای داره ؟ راستی از بین بچه های وبلاگ کسی امسال قبول شده ؟