گلایه یک زن از زیان من !!

نمی دونم فیلم قدمگاه رو دیدید یا نه ؟

وقتی این فیلم رو دیدم ، دوباره همان فکرهای همیشگی به سراغم آمد و فکرم رو به هم ریخت : چه سوال هائی که به ذهنم نیامدند اما جواب ....

اگر توی دوره جاهلیت زندگی میکردیم ، این رفتار خیلی عجیب نبوداما خیلی وقته که آن دوران تمام شده و انسان چه در زمینه فلسفه و تفکر و چه تو زمینه های دیگر پیشرفت های زیادی کرده است . فکر می کنید درباره چی حرف میزنم ؟ دید و نگاه مردم نسبت به یک زن بیوه – مطلقه و در کل یک زن تنها .

این دید منفی و توهین آمیز نه تنها از سوی مردان بلکه از سوی زنان هم هست . این فیلم این را به خوبی نشان میده و می تواند به یکی از سوالهای قدیمی من جواب بده : چرا خانم ها نسبت به چنین زنانی واکنشی منفی و زشت نشان می دهند ؟ چون خانم ها ، این زنان رو تهدیدی برای زندگی خود می دانند و تا آنجا پیش میروند که بین همسر خود و آن زن رابطه ای ایجاد می کنند که فقط فرضی و تخیلی است که این یعنی ؛ عدم اعتماد به همسر خود .

همه ما چنین زنانی رو دیده ایم که بخاطر فشار زیاد و افراطی جامعه دست به کارهائی میزنند که فقط و فقط و فقط از روی فشار جامعه است : ازدواج اجباری ، خودکشی ، فرار و .....

این فشار از سوی جامعه تا آنجا ادامه پیدا می کنه که به خانواده و اطرافیان آن زن هم سرایت می کنه و باعث میشه تا آنها هم واکنش نشان دهند .

به نظر شما واکنش از طرف جامعه سخت تر ، دردناک تر و خطرناک تره یا واکنش خانواده و اطرافیان ؟

چه چیزی باعث می شه تا جامعه بر این قشر از خودش فشار بیآره : دین ، سنت ، عٌرف ، فرهنگ !!

اما مطمئنم که هیچ وقت دین چنین چیزهائی رو توصیه نکرده بلکه بارها آن را نکوهش کرده .

آیا یک زن تنها ( با هر عنوانی : بیوه ، مطلقه و حتی فراری ) می تونه به خودی خود ، تهدیدی برای دیگران باشه ؟

اگر این اتفاقات ناخوشایند که برای زنانی اتفاق افتاده که همسرشون رو به هر دلیلی از دست داده اند ، برای یکی از همین زنانی که خودشون عامل فشار بردیگران بوده اند ، بیافته ، مطمئنا توان تحمل و برخورد با آن را نخواهند داشت : نوع نگاه مردم ، حرف های در و همسایه ، شایعه ها در مورد ارتباط داشتن با فلان مرد ، و نهایتا سیل خواستگارانی که با هر موقعیتی به خودشون اجازه میدهند تا ......

و خوش به حال خواستگاری که در مرحله انفجار تاب و تحمل ، سرو کله اش پیدا بشه ! یقینا در این مرحله ، زن دیگه به معیارهای خودش در مورد همسر مورد علاقه اش فکر نخواهد کرد و فقط می خواهد از این وضعیت فرار کند اما افسوس که از چاله تو چاه افتادن است .

و در آخر اینکه : این همه دید و نگاه منفی نسبت به این قشر از جامعه به خاطر ارتکاب کدام گناه است ؟ آیا چون عده قلیلی از این زنان راه تٌرکستان را در پیش گرفته اند ، دیگران را هم باید بخاطر آنها جهنمی دید ؟

 

مرگ خاموش !!!

میدونید تازگی ها به چه نتیجه ای رسیده ام ؟؟!!! نتیجه گیری من از این قراره که بد ترین دوران برای پدر و مادر زمانی است که آنها اعتبار و مقبولیت خودشون را نزد فرزندان شان از دست بدهند ، که میشه به آن عناوینی مثل مرگ تدریجی یا مرگ خاموش هم داد . نظر شما چیه ؟؟؟ 

نقدی بر مطلب قبلی :

اگه گفتید حالا نوبت چیه ؟؟ همانطور که گفته بودم ، جواب سوال های دفعه قبل رو در پائین می نویسم . اما قبلش چند تا نکته را ضروری میدونم که بیان کنم :

اول اینکه من از نوشتن این جمله ها منظور خاصی نداشتم یا این طوری روشنتون کنم که برای من فرقی نمی کرد که شما جواب های باب میل من بدهید یا نه چون این سوال ها ( نکات مهمی در علم سیاست هستند ) و اینها رو از خودم نساخته ام .

دوم اینکه قصد من از مطرح کردن این سوالات اصلا تفتیش ذهن شما نبوده است ، برعکس اون عزیزی که گفته بود : این سوالها برای تفتیش عقاید مطرح شده اند . دوران تفتیش خیلی وقته که گذشته و امروزه عصر نزدیکی عقاید و یا به قولی جهانی شدن است نه .....

حالا  ی نگاهی به جوابها بیندازید و به من بگوئید که آیا شما هم با نظر این دوست خوب من موافقید و اگه جوابتون مثبته ، چرا ؟؟!! اصلا سوالها سخته بودن ؟؟ در کل نظرتون در مورد پٌست قبلی چیه ؟؟؟

این هم متن کامل آن سوالها :

 1 . به رغم افزایش ثروت ها ، فقر  همچنان نصیب بخش اعظم جامعه است .

2 . تاریخ تمامی جوامع تا به امروز همانا تاریخ نبرد طبقاتی است .

3 . آگاهی  آدمیان نیست که تعیین کننده هستی آنهاست بلکه برعکس این هستی اجتماعی است که آگاهی  آنان را تعیین می کند .

4 . نظام اقتصادی را نمی توان جدا از ساخت اجتماعی  آن درک کرد .

5 . مقدار کار تنها عنصر قابل اندازه گیری در کالاست .