امروز سرنوشت مجلس هفتم تاحدودی مشخص شده است و همه در مورد شکست اصلاح طلبان سخن می گویند و اینکه چه شد که اکثریت، اقلیت شد ؟  برای این شکست هر کسی دلبلی را بیان می کند ، من هم به 2 دلیل که به عقیده خودم مهم هستند اشاره می کنم :
اول اینکه جریان اصلاحات از همان آغاز و بعد از در اختیار گرفتن پست ریاست جمهوری به جنگ و درگیری با محافظه کاران پرداخت و این توان و انرژی بالائی از او گرفت و باعث تضعیف این جریان نو پا شد . در حالیکه می توانست پس از در اختیار گرفتن پست ریاست جمهوری با جریان محافظه کار از در صلح و دوستی وارد شود و از افراد راستی برای اداره امور کشور استفاده کند ، به نظر می رسد با این کار جریان راست وقتی خود را در اداره کشور سهیم می دید توان و انرژی خود را صرف بهبود اوضاع کشور میکرد به جای اینکه صرف مقابله با نیروی چپ کند . باید به این حقیقت اشاره کرد که جریان راست با همه کاستی هایش ریشه دارتر از جریان چپ است و جریان اصلاح طلب آن چنانکه فکر می کرد نمی توانست جریان راست را به همین سادگی از دور خارج کند و به خاطر تفکر اشتباه و به جای همکاری و دوستی به مقابله با آن پرداخت .
دومین دلیل من این است که جریان اصلاحات توانائی و نیروی بیش از این نداشت و هر چه داشت رو کرد اما موفق نشد ، ضمن اینکه متشکل و سازمان یافته نبود و اینکه سعی نکرد از افراد کارآمد استفاده کند که نمونه آن هر دو کابینه خاتمی است .
شما چه دلایلی را برای شکست اصلاحات می توانید ذکر کنید ؟

 

 

این بار می خواهم ماجرائی را براتون تعریف کنم که متاسفانه واقعیت دارد و این مایه شرمساری برای جامعه ایران با سابقه فرهنگی چندین هزار ساله اش  است .
شنبه صبح بود که از تجریش بر می گشتم و سر اتوبان نیایش منتظر ماشین بودم  که دیدم پژو آردی سفید رنگی نگه داشت که با مخالفت و اعتراض رانندگان راهی روبرو شد ، با این حال راننده پژو اقدام به سوار کردن مسافر کرد که ناگهان یکی از راننده های راهی که جثه بزرگی هم داشت و به قول معروف یک جواد اسپرت کامل بود با لگد آئینه بغل پژو را شکست ، راننده پژو که کاری از دستش بر نمی آمد به راننده یاغی گفت دستت درد نکند و راننده راهی هم در جواب گفت سر شما درد نکند اگر یک بار دیگر این جا مسافر سوار کنی تمام شیشه هایت را خورد می کنم . راننده پژو جند قدم جلوتر نگه داشت و مسافرهایش را پیاده کرد و منتظر پلیس شد که من سوار ماشین شدم و آمدم .
برای من این نکته جالب بود که وقتی یکی از راننده های خطی به راننده یاغی گفت که خودت را برای دعوا آماده کن ، او در جواب گفت که وجود دارد بیآید پائین تا حالش بگیرم .
مگر جرم راننده پژو غیر از این است که قصد داشت تا پولی حلال برای گذران زندگی خود و خانواده اش تهیه کند ؟
 به نظر من راننده راهی بر اساس 3 اصل دست به این کار زد : احساس قلدری و گردن کلفتی ، ادعای مالکیت بر خط ( ارث پدری ) برخوردار بودن از حمایت دیگر راننده های خطی .
زورگوئی و تعیین قلمرو برای خود از قواعد زندگی حیوانات در جنگل است . خرس ها نیز با کشاندن خود به تنه های درختان ، برای خود ایجاد قلمرو می کنند و هر کس به آن وارد شود به مقابله با آن می پردازند .
اما ما انسان هستیم و صاحب عقل و شعور و آنها حیوان و فاقد عقل و شعور ، آیا فرقی بین این دو نیست ؟
قلدری و گردن کلفتی برای دوران عصر حجر و قاعده جنگل است نه برای قرن بیستم . تا کی ما می خواهیم به همدیگر زور بگوئیم و انرژی خود را صرف آن بکنیم در حالیکه می توانیم آن انرژی و زور را صرف پیشرفت و توسعه کشور خود بکنیم .
در آخر اینکه : عده ای از هرج و مرج و نبود امنیت در کشور کمال سوء استفاده را کرده اند ، می کنند و خواهند کرد . این احساس مالکیت بر خط را متاسفانه می توان در بیشتر راننده های راهی مشاهده کرد .
یک سوال از شما دارم و آن اینکه اگر شما جای راننده پژو بودید چه می کردید ؟


جاتون خالی ، چهارشنبه بعداز ظهر میهمان آقای کروبی بودیم در سالن شهید افراسیابی  . بعداز پذیرائی مختصر و اجرای موسیقی توسط گروه جام جم و مانی رهنما ، محمود شهریاری مجری برنامه شروع به معرفی نامزدهای ( ائتلاف برای ایران ) کرد که از میان همه آنها ، آقای  محمدرضاعباسی فرد محبوب تر بود البته بعد از آقای کروبی . در آخرهم خود آقای کروبی ، همکاران خود را معرفی کرد و البته سخنرانی کوتاهی هم داشت و در آن بارها به رد صلاحیت گسترده اصلاح طلبان اعتراض کرد که این بخش برای من مهم تر از دیگر بخش ها بود .  نکته جالب در میان سخنان ایشان این بود که محافظه کاران را به مناظره دعوت کرد که جمعیت هم از او هم حمایت کردند .
در پایان برنامه متاسفانه تعدادی از جوانان با یکدیگر به زد و خورد پرداختند که من دلیل آن را نفهمیدم ، متاسفانه شاهد صحنه های زشت دیگری هم بودم از جمله اینکه جمعیت که متاسفانه بیشتر آنها آقایون بودند کاغذ های تبلیغاتی را یا موشک می کردند و یا به هوا پرتاب می کردند و چند مورد اقدام به ترکاندن ساندیس های خالی کردند .
در حالیکه قرار بود تبلیغات ها فقط بطور دسته جمعی و از طرف مجری برنامه صورت بگیرد ، بارها عده ای دست به تبلیغات فردی زدند که در جندین مورد شهریاری به آنها تذکر داد اما تاثیری نداشت که این نشان دهنده این است که ما هنوز کار دسته جمعی و گروهی را یاد نگرفته ایم .
راستی به نظر شما باقیمانده اصلاح طلبان رای خواهند آورد ؟