مهمان مامان

عصر شنبه به همراه اقوام رفتیم سینما برای تماشای فیلم مهمان مامان . قبلاً تعریفشو  خیلی شنیده بودم و دوست داشتم که فیلمو ببینم .
وقتی که در تیتراژ اسامی بازیگران را می خواندم ، بازیگران آشنائی بودند از جمله پارسا پیروزفر ـ امین حیائی ـ گلاب آدینه و نسرین مقانلو که هر کدام برای خود وزنه ای در سینما محسوب می شوند . همه بازیگران بخ خوبی از عهده نقش خود برآمدند اما بازی پارسا پیروزفر چیز دیگری بود و بیشتر از بقیه به چشم می آمد .
همانطور که فکر می کردم فیلم زیبا و جالب و تا حدود زیادی دارای مفهوم و بار معنائی بود . من پیام فیلم را در دو نکته دیدم : صفا و صمیمیت و یکدلی کلید مشکلات هستند و در صورت داشتن آنها زندگی به مراتب راحت تر می گذرد ، روزی ما انسانها دست خداست .
یک نکته را هم از یوسف ( پارسا پیروزفر ) یاد گرفتم و آن اینکه کارکردن عار نیست حتی اگر گردو فروشی باشه .
صفا ، صمیمیت ، حس دیگر دوستی ، یکدلی ، کمک در مواقع سختی : حلقه های مفقوده زندگی امروزی هستند و دیگه مثل گذشته طرفدار ندارند . آن قدیم ها تا توی یک محله اگه مشکلی برای یکی از همسایه ها پیش می آمد ، هر کسی هر کمکی که از دستش بر می آمد ( حتی ناچیز ) را انجام می داد اما حالا .....
در مهمان مامان ، همه یک جورائی دلشان برای دیگری می تپید و سعی در حل مشکلات دیگری داشتند حتی یوسف مُعتاد یا مَش مریم . اهالی مهمان مامان نهایت سادگی بودند ، انسانهائی که چیز زیادی در ظاهر نداشتند اما در باطن و در قلبشان گنجینه گرانبهائی داشتند از پاکی ، یکدلی ، سادگی و ......
در اول فیلم خانوادۀ    از تهیه یک پذیرائی مختصر برای مهمان خود عاجز بودند اما آخر فیلم همین خانواده سفره ای داشتند که علاوه بر خودشون و مهمان ها ، جوابگوی دیگر ساکنین خانه نیز بود و این سفره هم حاصل خواست و اراده و یکدلی بنده های خدا بود و هم حاصل خواست خدا .
به شما هم پیشنهاد می کنم که اگر وقت خالی داشتید حتماً زحمت دیدن این فیلم را به خودتان بدهید و مطمئن باشید پشیمان نخواهید شد .

دینی یا دین نما ؟

به نظر شما چرا جوانان ما تا این حد از دین فراری شده اند؟
به عقیده من یکی از دلایل آن می تواند این باشد که اکثر آنها افرادی را دیده اند که در ظاهر دم از اسلام و مسلمانی می زنند اما در عمل اصلاً به این مباحث اعتقادی ندارند .
متأسفانه این افراد خیلی در دید جامعه هستند و نقش تخریب کننده افکار جامعه را نسبت به اسلام را دارند .
بدبختانه یکی از این آدم های ظاهرنما نیز در بین آشنایان دور ما وجود دارد و بارها باعث دلخوری و آزار دیگران و حتی خانواده خودش شده است .
این آقا که اسمش هم حسن است ( حیف از این اسم که  روی چنین افرادی گذاشته می شود ) تا به این جای عمر خود نمازهای مستحبی اش را ترک نکرده ـ به قول خودش از سن پانزده سالگی بالای منبر میره ـ بازهم به قول خودش بارها باعث امر خیر شده است اما در طرف دیگر : هنوز مثل انسانهای عصر حجر با دختر خود برخورد می کند ـ معتقد به آزادی بدون حصر به پسران است ـ تازگی ها هم که زده تو خط کلاهبرداری ( که یکی از آنها از خود من بوده است ) ـ از شدت وسواس و سادیسم بارها وسائل منزل خود از قبیل تلویزیون و کامپیوتر را آب کشیده است و ........
به نظر میرسد که اسلام به ابزاری برای رسیدن به خواسته های شیطانی این افراد تبدیل شده است ، این تضاد و دوگانگی ناشی از حرف ها و عمل های این افراد لطماتی را به دین اسلام وارد کرده است که حتی عقاید کُفر و مشرکانه به اسلام وارد نکرده اند .
خودم به شخصه ، بعد از بروز مشکل با این فرد به خاطر مسائل مادی ، به نوعی روحیه و تفکر دین ستیزی پیدا کرده ام و این مسئله می تواند در تک تک افراد جامعه رخ دهد .
 در کُل : به عقیده من این عاملی موثر در بدبین شدن مردم ایران و بخصوص جوانان ما نسبت به اسلام و افراد دینی است .
به نظر شما این عامل چقدر تأثیر گذار است ؟ آیا باید به جوانانی که بخاطر برخورد با چنین افرادی نسبت به اسلام و افراد دینی بدبین شده اند ، حق داد ؟

                                                                   
قومی متفکرند در مذهب و دین   قومی به گمان فتاده در راه یقین
میترسم از آن که بانگ آید روزی   کای بیخبران راه نه آنست و نه این 

 

 

باز هم سفر

مهران و انسان مه آلود   مهران در کودکی

وقتی از دور خانه جدیدشو دیدم ، یک حسی به من دست داد حسی که هم زیبا و مهیج  بود و هم نا راحت کننده . همه حرف اونو میزدند و از خانه جدیدیش تعریف میکردند اما کاش خودش ..... 
با اینکه سفر کوتاهی بود به من خیلی خوش گذشت چون کنار عزیزان بودن همیشه زیبا و مطلوب است بخصوص اگر آنها بوی عزیزان از دست رفته را بدهند .
از قرار دوباره عازم سفر خواهم شد و این بار به شمال ، یک مسافرت دسته جمعی و به قول معروف خانوادگی .
خوش ، سرحال و موفق باشید .
اقوام و آنهائیکه من را از بچگی می شناسند ٬ به من می گویند که بچگی خیلی خوشگل بودم . آره ؟؟