تک تک ما یعد از چندین سال حضور در جامعه ایران می توانیم ویژگی های یک فرد ایرانی و به طیع جامعه ایران را بیان کنیم . من هم در این جا به چند تا از ویژگیهای ناپسند ایرانی جماعت اشاره می کنم : اول اینکه ما ظرفیت احترام دیدن را نداریم و به محض اینکه مورد احترام قرار بگیریم خودمان را گم می کنیم . دوم ایرانی دست به هر چیزی که میزند تا آن را لوث نکند دست بردار نیست ، همانطور که موبایل و دانشگاه و خیلی چیزهای دیگر را لوث کردیم . سوم اینکه ما ایرانی ها ثابت کرده ایم که همیشه باید بالای سرمان زور باشد و این خوشایند حکومت است و از آن به ضرر خودمان استفاده می کند . یکی دیگر از ویژگی های منفی ما ایرانی ها احساسی عمل کردن و غیرعقلائی بودن ما است ، این ضرب المثل شایسته ما ایرانی ها است : با یک مویز گرمی مان می کند و با یک قوره سردی مان . نماد این احساسی بودن ایرانی انقلاب سال 1357 است . بد ترین آنها این است که متاسفانه در کشور ما حس ناسیونالیسم و ملی بودن در سایه قومیت گرائی قرار گرفته است ، به عبارت دیگر یک ترک یا کرد یا لر اول به اینکه ترک یا لر است افتخار می کند و بعد به ایرانی بودنش و دلیل من برای اثبات ادعای خودم جنبش های استقلال طلبانه ای است که در بین ترک ها و کردها جریان دارد و فکر می کنم در بین دیگر قومیت ها هم وجود داشته باشد .
در آخر اینکه هر جه بیشتر به جلو حرکت می کنیم ، از فرهنگ اصیل خود دورتر می شویم و با عرض معذرت و دوراز جون وبلاگی ها به مردمی بی فرهنگ و پوچ تبدیل می شویم .
چند  ویژگی دیگر از جامعه در حال حاضر ایران هم سراغ دارم که بعدا می گویم .
آیا ویژگی های منفی  که من برای یک ایرانی بر شمرده ام را شما هم قبول دارید ؟ شما ، چه ویژگی های منفی در یک فرد ایرانی سراغ دارید ؟
نظرات 11 + ارسال نظر
انسان مه الود پنج‌شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 10:09 http://ensan.blogsky.com

اگر قرار باشه عیب های ایرانی یا به عبارتی تربیت ایرانی رو بگیم که مثنوی هفتاد من میشه.

زهرا پنج‌شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 14:32 http://zahra-hb.com

موافقم
موافقم
موافقم:)

آرتا شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 07:45 http://darkness.blogsky.com

سلام. بله منم قبول دارم که ما عادتهای زشت زیادی داریم. گاهی اوقات از این عادتهامون انقدر هم تعریف میشه که فکر میکنیم خوبن! مثل احساسی بودن. البته احساسی بودن بد نیست ولی نه برای اینکه به این وسیله راحت سرمون کلاه گذاشته بشه!
فکر میکنم شاید علل این رفتارهای غیر متعارف در جامعه ایرانی وجود مشکلات اقتصادی و اجتماعیه... وقتی آدم تو رفاه باشه دروغ نمیگه... به زندگیه مردم کاری نداره... دیگه به هر وسیله ای نمیخواد از دیگران سبقت بگیره و ...

سارا شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 09:28 http://dailynotes.blogsky.com

راستش بر خلاف آرتا من فکر نمی کنم مشکل مادی باعث بشه آدم دست از فرهنگ و تمدن و ... برداره.من فکر می کنم همون احساسی بودن باعث این همه مشکلاته!جنگ بر سر کسب قدرت و نتیجتا عقب افتادگیهای علمی و فرهنگی و ....

منشا همه مشکلات فقط احساسی بودن ماست که نمی دونم اون از کجا اومده!!!!!
اما منم مثل شما همه این مشکلات رو می بینم ولی چطور میشه حلشون کرد؟!اگه موافق باشی من امروز تو وبلاگم از این موارد صحبت کنم.باشه؟

حباب کوچک شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 09:36 http://leilymadani.blogsky.com

آقا مهران ن ن ن ن ن!
من کامنت گذاشته بودم ولی حالا که اومدم دیدم پریده کامنتم!
:((((( درست بعد از یادداشت انسان مه آلود.
پس حالا دوباره می نویسم..

قوم و خویش شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 09:54

ببین قوم و خویش من فکر می کنم بیشتر مشکل بر می گرده به اینکه ما خیلی کم فکر می کنیم به دیگران و حتی هویت خودمون و زیاد فکر می کنیم به منافع خودمون. و البته اینکه هر کس فقط عثاید خودش رو قبول داره.

حباب کوچک شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 10:05 http://leilymadani.blogsky.com

اولا همه ایرادهایی که گفتی دربست و بی چک و چونه درست و قبوله.چیزی برای دفاع نمونده بگم. هزاران ایراد دیگه هم هست که مثل ژن نسل به نسل داره منتقل می شه و فکر می کنم مگه این که ایرانی جای دیگه ای به دنیا بیاد که این عیبا رو نداشته باشه. چون اکثر این ایرادایی که هست به نظر من کاملا اکتسابی و تحت تاثیر محیط و جامعه است. چرا ایرانی ها جاهای دیگه دنیا که می رن اینقدر موفق و سالمند؟ نمونه هاش کم نیست. من واقعا معتقدم سیستم جامعه ما اینقدر فاسده که برای زندگی کردن یا باید خودمون هم فاسد باشیم یا کنج عزلت اختیار کنیم. مردمی که به سلطه زور و چماق عادت کرده باشن عزت نفس ندارن. کسی هم که عزت نفس نداشته باشه در ورطه سقوطه. مدام دست و پا می زنه. مردمی که مدام بهشون توهین بشه در طول نسل ها و قرنها هویت و ارزش انسانی دیگه براشون مفهوم عمده ای نیست. حالا انسان مه آلود می تونه صد من دیگه به اون هفتاد من اضافه کنه. جا داره.. حالا حالا ها جا داره. از انسان هایی که منش انسانی شون همیشه در سایه است جز این نمی شه انتظار داشت.

حباب کوچک شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 10:14

اقا مهران
بد تهدیدی کردیا! وبلاگ تخته می کنم نداشتیم!
:-)

حباب شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 12:49

حالا من یه جواب به کامنت قوم و خویش بدم. ببین در جامعه ای که فرد به هیچ انگاشته می شه و معلوم نیست وقتی از ملت شریف ایران اسلامی صحبت می شه واقعا از کی حرف زده می شه آدما بی پناه رها می شن. این باعث می شه از شدت ترس و واهمه ای که از بی ارزش انگاشته شدن بهشون غلبه می کنه فقط به فکر خودشون باشن. چون می دونن کسی به فکر اونا نیست. اونا اصلا مهم نیستن. جونشون مالشون امنیتشون آینده شون بچه هاشون اعصابشون هیچی برای کسی مهم نیست. ملت شریف فقط یه ترکیب اضافی پوچ و توخالیه. مفهوم نداره. پس اینو به حساب ایراد نمی شه گذاشت. اینم تابع شرایطه اجتماعی ماست

سپهر شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 15:18 http://sepehrlp.blogsky.com/


گرما رو دوست دارم..چون مثل احساسه...
سوختن رو دوست دارم چون قلب احساسه......
موفق باشی....
زیاد کلی گفتی...
خیلی زیادی جدی گرفتی...
یه مقدار باید شرایط هم بسنجی...
این که چه کسی ..تو چه خانواده ای بزگ شده..
این که شادی ما ایرانی عا چی شده...؟؟
اینکه تو کجا تخلیه انژی میکنی؟؟
اینکه کی انژی داره....
اینکه ادمها خیلی متفاوت هستن..

سینا شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 16:58 http://delsinario.blogspot.com

چه کرده این حباب کوچولو!!

جالبه!! یه مدت انقد آپدیت نکردین من یادم رفت بیام اینجا!! آخرین دفه که اومدم خواستم لینک بدم، دیدم نه خیر!! آپدیت نیمیشه که!!
ضمنا!! من یه درصدی با حباب کوچولو متوافقم!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد