این بار قرعه سفر به نام من افتاده و من عازم سفرم . سفر به سرزمین
محبوب دوران کودکی ، سفر به سرزمین آباء و اجدادی ، سفر به سرزمینی که
خاک آن برای من
مقدس است . خیلی وقته که منتظر چنین روزی هستم چون این بار علاوه بر دیدن قوم و خویش ، یک کار دیگه هم دارم و آن دیدن خانه نوی
سمبل زندگی ام است . نمی دانم که سفرم چه قدر طول می کشه ولی حتی اگر کوتاه هم باشه برای من مهم و مطلوبه . می خواهم توی این سفر فکر تمام مشکلاتی را که توی این چند وقته برایم ایجاد شده ( که متاسفانه از طرف اقوام هم بوده ) را از فکر و از دلم بیرون کنم البته اگر بتوانم . پس تا سلامی دیگر خدانگه دار .
خوش بگذره!
سلام
ممنون از لطفت
منم امیدوارم خوش بگذره
در مورد سعیدها گفتنی بسیاره
از عملکرد سعید حجاریان میانسال ، تو زمانی که به سن سعید عسگر بوده ( دهه ی شصت ) خبر داری ؟
این حقیر که خبر نداره
اما حدس می زنم یکی مثل او بوده
ممکنه سعید عسگر دهه ی نود خیلی دوست داشتنی تر از سعید حجاریان دهه ی ۸۰ بشه !!!!!!!
...
زمان آموزگار بزرگیست ...
سربلند بمونی و ایرونی
سفر بی خطر ! امیدوارم بهت خیلی خیلی خوش بگذره
می بینم که تو نتونستی تنها تنها بپری! منزل نوی سنبل ات رو من پسندیدم. عکسش یه احساس عجیبی به من داد.
موفق باشی و خوش بگذره!
خوش بگذره خیلی!
خوش باشی.بعضی وقتها سفر واقعا روحیات آدمی رو عوض میکنه...